اوقات فراغت بزرگان


 

نویسنده:آمنه سادات خلیلی




 

شب‌های پنجشنبه
 

اوقات فراغت امام خمینی رحمه الله ، رهبر یک جامعه در جوانی چگونه گذشت؟ مگر می‌شود یک رهبر مثل بقیه جوان‌ها، شور و شوق داشته باشد؟
شاید همیشه در جدیت و سیاست و تفکر، گذشته است.
شهید محلاتی در کتاب 15 خرداد نقل کرده است که امام در جوانی طلبه خشکی نبودند که همیشه مثلاً روزه بگیرند، ذکر بگویند، نخندند و تفریح نکنند. اوقات فراغت هم داشتند؛ نظیر اینکه شب‌های پنجشنبه دور هم جمع بشوند و یک کبابی بخورند یا در مدرسه یه کته‌ای درست کنند.(1)

وقت را بیهوده تلف نکنید!
 

امام هیچگاه وقتشان را بدون جهت و بیهوده صرف نمی‌کردند بلکه بیشترین استفاده را از اوقات گران‌بهای خود می‌نمودند و وقت‌شناسی ایشان بسیار دقیق بود.
در فاصله‌ای که بعد از نماز ظهر و عصر برای نهار می‌آمدند، اگر در این مدت کوتاه چند دقیقه‌ای فرصت می‌شد، قرآن می‌خواندند و گاهی این اوقات، کمتر از 2 دقیقه بود.(2)در مورد مصرف وجوه برای طلاب و محصّلین، اگر کسی به بطالت و سستی ایام خود را می‌گذرانیدند، امام به هیچ وجه آمادگی نداشتند، از سهم مبارک امام علیه السلام کمک نمایند.
یکی از فضلا و طلاب قم که علاقه وافری به حضرت امام داشتند، مقید بود که هر روز به بیرونی امام، که مراجعین رفت و آمد داشتند، سری می‌زد تا امام را ملاقات کند.
از حضرت امام درخواست شده بود که چون این آقا برای ازدواج به ولایت خود دعوت شده و قهراً مخارجی را باید متقبل شود؛ اگر ممکن است چون طلبه خوب و درس‌خوانی است، چیزی اضافه بر مستمری داده شود.
امام فرمودند: من اضافه‌ای ندارم، اگر ایشان طلبه درس‌خوانی است، هر روز در بیرونی منزل من که کاری ندارد، چرا خود را معطل می‌نماید، اگرچه این طلبه فاضل برای زیارت وجه عالم و مرجع تقلید می‌رود؛ اما امام نمی‌پسندد که اوقات کسی بیهوده تلف شود.(3)

مقام معظم رهبری و اوقات فراغت
 

تفریح من در محیط طلبگی خودم در دوران جوانی، حضور در جمع طلبه‌ها بود. به مدرسه‌ خودمان می‌رفتیم. جو طلبه‌ها برای ما شیرین بود طلبه‌ها دور هم جمع می‌شدند، صحبت و گفتگو و تبادل اطلاعات می‌کردند و حرف می‌زدند. محیط مدرسه برای خود طلبه‌ها، مثل یک باشگاه محسوب می‌شد. در وقت بیکاری، آنجا دور هم جمع می‌شدند. علاوه بر این، در مسجد گوهرشاد مشهد هم مجمع خیلی خوبی بود. آنجا هم، افراد متدین، طلاب، روحانیون و علما می‌آمدند، می‌نشستند و با هم بحث علمی می‌کردند، بعضی هم صحبت‌های دوستانه می‌کردند.
من از آن‌وقت ورزش می‌کردم. الان هم ورزش می‌کنم. آن‌وقت ما کوه می‌رفتیم، پیاده‌روی‌های طولانی می‌کردیم من با دوستان خودم، چندبار از کوه‌های مشهد، همین‌طور کوه به کوه، روستا به روستا، چند شبانه‌روز حرکت کردیم و راه رفتیم.
من در دوران جوانی، زیاد مطالعه می‌کردم غیر از کتاب‌های درسی خودمان، هم کتاب تاریخ می‌خواندم هم کتاب شعر و هم کتاب قصه و رمان. من با بسیاری از دیوان‌های شعر، در دوره نوجوانی و جوانی آشنا شدم.(4)

فراغت شبانه
 

میرزای نایینی، از مراجع عالی‌قدر و یکی از فقیهان نامدار بود. ایشان بهترین بهره را از فرصت‌های خود می‌برد و از دست دادن فرصت را غصه می‌دانست. این مرد خدا، تا نیمه‌های شب مطالعه می‌کرد و پیش از طلوع فجر صادق به تهجد و قرائت قرآن و مناجات‌های پرسوز و گداز شبانه مشغول بود. بدین سان؛ لحظه‌ای از وقت خود را بیهوده تلف نمی‌کرد. او با سعی و کوشش فراوان، آثاری ارزنده در تفسیر قرآن و علم رجال از خود به یادگار نهاد.

پی نوشت ها :
 

1 ـ نک : همان .
2 ـ رضا باقی زاده ، رمز موفقیت بزرگان ، ص 173.
3 ـ سید حسن مطلبی ، گوهر وقت ، صص 203 و 204 .
4 ـ نشریه حدیث زندگی ، سال دوم ، شماره 4.
 

منبع:نشریه گلبرگ،شماره121.